Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-27@00:00:03 GMT

توفان جهانی در راه است

تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۵۹۹۱۳

توفان جهانی در راه است

ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در مجله فارن‌افرز نوشت که جهان و سیاست بین‌الملل با یک دهه خطرناک مواجه است؛ بازه زمانی که می‌تواند به اندازه یک قرن در آن اتفاقات جدیدی رخ دهد. به اعتقاد این پژوهشگر ارشد مسائل بین‌الملل، جهان را خطر افول شدید نظم تهدید می‌کند؛ آن هم به‌دلیل جنبه‌های ژئوپلیتیک سنتی شامل رقابت قدرت‌های بزرگ، جاه‌طلبی‌های امپراتوری‌مآبانه و نزاع بر سر منابع و همچنین مواجهه با چالش‌های جدیدی چون تغییرات آب و هوایی، همه‌گیری‌ها و اشاعه هسته‌ای.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش دنیای اقتصاد، «دهه‌هایی هستند که هیچ اتفاقی در آن‌ها نمی‌‌افتد و هفته‌هایی هستند که به اندازه دهه‌ها در آنها اتفاقاتی می‌‌افتد. » این سخنان به‌طور غیرمنتظره‌ای به ولادیمیر لنین نسبت داده می‌شود که به فروپاشی سریع روسیه تزاری در بیش از ۱۰۰سال پیش اشاره دارد. اگر این سخنان به راستی متعلق به او هستند، لنین باید این را هم اضافه می‌کرد که دهه‌هایی نیز وجود دارد که در آنها به اندازه چند قرن اتفاقاتی می‌افتد. ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله‌ای در شماره سپتامبر- اکتبر ۲۰۲۲ در فارن‌افرز نوشت: جهان در میانه چنین دهه‌ای قرار دارد. همچون دیگر نقطه عطف‌های تاریخی، خطر امروز از افول شدید نظم جهانی ناشی می‌شود. اما بیش از هر لحظه اخیر دیگری، این افول به‌دلیل همزمانی تهدیدهای قدیمی و جدید با هم تلاقی یافته و شدیدتر شده است آن هم در لحظه‌ای که ایالات متحده در موقعیت مناسبی برای مقابله با آنها قرار ندارد.

از یکسو، جهان شاهد احیای برخی از بدترین جنبه‌های ژئوپلیتیک سنتی است: رقابت قدرت‌های بزرگ، جاه‌طلبی‌های امپراتوری‌مآبانه و نزاع بر سر منابع. امروز، روسیه از سوی فردی به نام ولادیمیر پوتین رهبری می‌شود که در آرزوی بازآفرینی حوزه نفوذ روسیه و شاید حتی یک امپراتوری روسی است. پوتین مایل است تقریبا هر کاری برای رسیدن به این هدف انجام دهد و می‌‌تواند هر طور که می‌‌خواهد عمل کند؛ زیرا محدودیت‌‌های داخلی بر رژیم او عمدتا از بین رفته است. در همین حال، در دوران ریاست‌جمهوری شی جین پینگ، چین تلاش برای برتری منطقه‌ای و برتری بالقوه جهانی را آغاز کرده است و خود را در مسیری قرار می‌دهد که منجر به افزایش رقابت یا حتی رویارویی با ایالات متحده می‌شود.

اما این همه چیز نیست. این خطرات ژئوپلیتیک در حال برخورد با چالش‌‌های پیچیده جدیدی هستند که برای روزگار معاصر ما مهم هستند، مانند تغییرات آب و هوایی، همه‌‌گیری‌‌ها و اشاعه هسته‌‌ای. جای تعجب نیست که پیامدهای دیپلماتیک ناشی از رقابت‌‌های فزاینده، همکاری قدرت‌های بزرگ در چالش‌‌های منطقه‌‌ای و بین‌‌المللی را تقریبا غیرممکن کرده است، حتی اگر این همکاری به نفع آنها باشد. تصویر پیچیده‌‌تر این واقعیت است که دموکراسی و انسجام سیاسی آمریکا به اندازه‌ای در خطر است که از اواسط قرن نوزدهم دیده نشده است. این مهم است؛ زیرا ایالات متحده تنها یک کشور در میان بسیاری از کشورها نیست: رهبری ایالات متحده پشتیبان نظمی است که در ۷۵سال گذشته در جهان وجود داشته است و امروز هم چنان است و از اهمیت آن کاسته نشده است.

با این حال، ایالات متحده‌ای که از درون دچار مشکل و نقار و بحران شده باشد، تمایل و توانایی کمتری برای رهبری در صحنه بین‌المللی خواهد داشت. این شرایط یک دور باطل را به راه انداخته است: تشدید رقابت ژئوپلیتیک، همکاری مورد نیاز برای مشکلات جدید جهانی را دشوارتر می‌‌کند و محیط رو به وخامت بین‌‌المللی به تنش‌‌های ژئوپلیتیک بیشتری دامن می‌‌زند؛ همه اینها در زمانی است که ایالات متحده ضعیف شده و حواسش پرت شده است. شکاف وحشتناک بین چالش‌‌های جهانی و واکنش‌‌های جهانی، افزایش چشم‌‌انداز جنگ‌‌های قدرت‌های بزرگ در اروپا و هند وپاسیفیک و پتانسیل فزاینده برخی بازیگران منطقه‌ای برای ایجاد بی‌‌ثباتی در خاورمیانه در کنار هم قرار گرفته‌‌ تا خطرناک‌‌ترین لحظه را از جنگ جهانی دوم تا کنون رقم بزنند.

خواه آن را یک توفان کامل - یا دقیق‌تر، یک توفان ناقص- بنامید یا خیر. هشدار دادن نسبت به این خطر به معنای پیش‌بینی آینده نیست. در حالت ایده‌آل، همه چیز به سمت بهتر شدن پیش خواهد رفت. اما چیزهای خوب به ندرت به خودی خود اتفاق می‌افتند. برعکس، اگر سیستم‌ها به حال خود رها شوند، وضعشان بدتر می‌شود. بنابراین وظیفه سیاستگذاران ایالات متحده، کشف مجدد اصول و عملکرد حکومت‌داری است: هدایت قدرت ملی و اقدام جمعی علیه گرایش به بی‌نظمی. هدف باید مدیریت برخورد ژئوپلیتیک قدیم و چالش‌‌های جدید، اقدام منضبط در آنچه دنبال می‌شود و ایجاد ترتیبات یا - بهتر است بگوییم- نهادهایی باشد که در آنها اجماع کافی وجود دارد. برای انجام همه این کارها، واشنگتن باید برقراری نظم را بر تقویت دموکراسی در خارج [از کشور] اولویت دهد و همزمان برای تقویت دموکراسی در داخل تلاش کند.

بی نظمی در حال افزایش است

در اوت۱۹۹۰، عراق به قصد فتح سرزمینی، به همسایه کوچک‌تر خود کویت حمله کرد. جورج بوش، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده گفت: «این امر پابرجا نخواهد ماند.» حق با او بود. ظرف چند هفته، واشنگتن حمایت بین‌المللی گسترده‌ای را برای مداخله نظامی حول هدف محدود بیرون راندن نیروهای عراقی از کویت سازماندهی کرد. مشخصه جنگ ۱۹۹۰-۱۹۹۱ خلیج‌فارس همکاری گسترده‌ای - از جمله همکاری چین و روسیه- بود که با رهبری ایالات متحده تحت حمایت سازمان ملل تقویت شد. در عرض چند ماه، این پاسخ هماهنگ با موفقیت قابل توجهی روبه‌رو شد؛ تجاوز عراق معکوس شد و استقلال کویت با حداقل هزینه احیا شد. قدرت‌های بزرگ از این هنجار حمایت کردند که نمی‌‌توان از زور برای تغییر مرزها، عنصر اساسی نظم بین‌‌المللی، استفاده کرد.

هیچ اتفاقی از این نوع در جهان امروز نمی‌تواند رخ دهد- همان‌طور که بحران اوکراین کاملا روشن کرده است- و این واقعیت که روسیه کشوری بسیار قدرتمندتر و تاثیرگذارتر از عراق در سال ۱۹۹۰ است، تنها تا حدی تفاوت را توضیح می‌دهد. اگرچه تهاجم روسیه حس همبستگی و سطوح چشمگیر هماهنگی را در میان کشورهای غربی برانگیخته است، اما نکته این است که جنگ در اوکراین نتوانست چیزی شبیه به استقبال تقریبا جهانی از اهداف و نهادهای نظمِ آمریکایی که در دوران جنگ خلیج‌فارس شکل گرفت، به دست بیاورد. در عوض، پکن خود را با مسکو همسو کرد و بسیاری از کشورهای جهان از امضا والبته همراهی با تحریم‌های اعمال‌شده علیه روسیه توسط واشنگتن و شرکای آن خودداری کرده‌اند. با تخلف آشکار یکی از اعضای دائم شورای امنیت از قوانین بین‌‌المللی و این اصل که نمی‌‌توان مرزها را از طریق زور تغییر داد، سازمان ملل عمدتا حاشیه‌نشین شد.

به یک معنا، این دو جنگ به منزله تکیه‌گاهی برای صلح آمریکاییِ (Pax Americana) پسا جنگ سرد هستند. تسلط و برتری ایالات متحده بر قدرت، نه به‌دلیل افول آمریکا بلکه به‌دلیل آنچه فرید زکریا آن را «ظهور دیگران» نامید - یعنی توسعه اقتصادی و نظامی سایر کشورها و نهادها و ظهور جهانی که با توزیع بسیار گسترده‌تر قدرت تعریف می‌شود- در شُرف کاهش قرار گرفته است. ایالات متحده با کارهایی که در داخل و در جهان انجام داد و نداد، بسیاری از میراث دوران پساجنگ سرد خود را هدر داد و نتوانست برتری خود را به نظمی پایدار تبدیل کند. وقتی پای روسیه به میان می‌آید، این شکست به‌ویژه قابل توجه می‌شود.

در سال‌های بلافاصله پس از فروپاشی اتحاد شوروی، کنار هم قرار گرفتن قدرت گسترده آمریکا و ضعف سرسام‌آور روسیه، این چشم‌انداز را بعید ساخت که سه دهه بعد، امور جهانی بار دیگر تحت سلطه خصومت کرملین و پایتخت‌های غربی قرار گیرد. بحث‌ها درباره چگونگی وقوع این اتفاق، با اختلاف نظرهای عمیق درباره اینکه چقدر آمریکا مستحق سرزنش است و چقدر باید به پوتین یا فرهنگ سیاسی روسیه نسبت داده شود، ادامه دارد. اما علت هرچه که باشد، انکار این دشوار است که شش دولت و رئیس جمهور در ایالات متحده چیز زیادی در چنته ندارند تا درباره تلاش‌های خود برای ایجاد رابطه موفق پس از جنگ سرد با روسیه نشان دهند.

امروزه، در دوران پوتین، رفتار روسیه به شکل بنیادین با اساسی‌ترین اصول نظم بین‌المللی در تضاد است. پوتین هیچ علاقه‌ای به ادغام روسیه در نظم حاکم نشان نمی‌دهد، بلکه بیشتر به دنبال نادیده گرفتن آن در زمانی است که می‌تواند و زمانی هم که نتواند، آن را تضعیف می‌کند یا کنار می‌زند. او بارها تمایل خود را برای به‌کارگیری نیروی نظامی خشونت‌بار علیه غیرنظامیان در اروپا و خاورمیانه نشان داده است. رژیم پوتین به مرزها و حاکمیت سایر کشورها احترام نمی‌گذارد، همان‌طور که در تهاجم مداوم او به اوکراین و تلاش برای ضمیمه کردن بخش‌هایی از این کشور شاهد بودیم.

تجاوز روسیه بسیاری از مفروضات را که بر تفکر درباره روابط بین‌‌الملل در دوران پسا جنگ سرد تاثیر گذاشته بود، برهم زد. این امر تعطیلات تاریخی را که بر اساس آن جنگ بین کشورها نادر بود، به پایان رساند. رویکرد روسیه در حمله به اوکراین «هنجار» علیه تصاحب سرزمینی و قلمرو کشورها با زور را از بین برده است. این حمله نشان داده است که وابستگی متقابل اقتصادی سدی در برابر تهدیدات علیه نظم جهانی نیست. بسیاری بر این باور بودند که اتکای روسیه به بازارهای اروپای غربی برای صادرات انرژی خود باعث ایجاد محدودیت - یا در بهترین حالت خویشتن‌داری- می‌‌شود.

در واقع، چنین روابطی همان‌گونه که نتوانست از آغاز جنگ جهانی جلوگیری کند، در تعدیل رفتار روسیه هم ناکام ماند. بدتر اینکه، وابستگی متقابل، محدودیت بر کشورهای دیگری بود که به روسیه وابستگی یافته بودند (مهم‌تر از همه آلمان) تا خود روسیه. به عبارت دیگر، این وابستگی، بیشتر به ضرر کسانی (و نه روسیه) تمام شد که به روسیه وابستگی داشتند. با تمام این تفاصیل، روسیه از دل جنگ اوکراین که طولانی خواهد شد، ضعیف بیرون خواهد آمد. بر خلاف اتحاد شوروی، روسیه هر چیزی هست جز یک ابرقدرت. حتی قبل از اینکه کشورهای غربی، روسیه را در پاسخ به حمله این کشور به اوکراین تحریم کنند، اقتصاد روسیه از نظر تولید ناخالص داخلی جزو ده اقتصاد بزرگ جهان هم نبود. حداقل تا حدی به دلیل آن تحریم‌ها، انتظار می‌رود که اقتصاد این کشور در سال۲۰۲۲ تا ۱۰درصد کوچک‌تر شود.

اقتصاد روسیه همچنان به‌شدت به تولید انرژی وابسته است؛ نیروهای مسلح این کشور نشان دادند که رهبری و سازمان‌دهی ضعیفی دارند و با ناتو همخوانی ندارند [و اصلا در حد و اندازه ناتو هم نیست]. با این حال، باز هم این ضعف روسیه است که در مقابل تمایل و توانایی پوتین برای انجام اقدامات بی‌پروایانه با قدرت نظامی و هسته‌ای که دارد، روسیه را به چنین خطری تبدیل می‌کند.

روسیه یک مشکل حاد و کوتاه‌مدت برای ایالات متحده است. در مقابل، چین چالش میان‌مدت و بلندمدت بسیار جدی‌تری را ایجاد می‌کند. این قول که ادغام چین در اقتصاد جهانی این کشور را از نظر سیاسی بازتر، بازارگراتر و در سیاست خارجی معتدل‌تر می‌کند، جواب نداد و حتی نتیجه معکوس داشته است. امروز، چین در داخل سرکوب‌گرتر است و از زمان حکمرانی مائوتسه تونگ به این سو، قدرت بیشتری را در دستان یک فرد [شی جین پینگ] قرار داده است. شرکت‌های دولتی در همه جا حضور دارند؛ درحالی‌که دولت به دنبال محدود کردن صنعت خصوصی است. چین مرتبا دارایی‌های معنوی دیگران را دزدیده و آن را دستکاری کرده است. توان نظامی متعارف و هسته‌ای آن کشور به‌طور قابل توجهی افزایش یافته است. این کشور دریای چین جنوبی را نظامی کرده، همسایگان خود را از نظر اقتصادی تحت فشار قرار داده، وارد درگیری مرزی با هند شده، دموکراسی را در هنگ‌کنگ تار و مار کرده است و همچنان به افزایش فشار بر تایوان ادامه می‌دهد.

با این حال، چین نیز ضعف‌های داخلی قابل توجهی دارد. پس از دهه‌ها شکوفایی، اقتصاد کشور اکنون شروع به توقف کرده و منبع اصلی مشروعیت رژیم را کمرنگ کرده است. مشخص نیست که چگونه حزب کمونیست چین می‌تواند رشد اقتصادی قوی را - با توجه به محدودیت‌های سیاسی این کشور- احیا کند که [این کند شدن سرعت رشد اقتصادی می‌تواند] مانع نوآوری و واقعیت‌های جمعیتی، از جمله کاهش نیروی کار می‌شود. در همین حال، سیاست خارجی تهاجمی چین، باعث دوری بسیاری از همسایگان از این کشور می‌شود و موجب بیگانگی آنها از چین شده است. چین تقریبا در دهه آینده با یک انتقال رهبری دشوار روبه‌رو خواهد شد. شی نیز مانند پوتین، قدرت را در دستان خود تثبیت کرده که هرگونه جانشینی را پیچیده کرده و شاید منجر به جنگ قدرت شود. پیش‌‌بینی نتیجه دشوار است: یک نزاع داخلی می‌‌تواند منجر به کاهش کنشگری بین‌‌المللی چین یا ظهور رهبران معتدل‌تر شود؛ اما همچنین می‌‌تواند منجر به سیاست‌‌های خارجی ملی‌‌گرایانه‌‌تر شود که برای جلب حمایت یا منحرف کردن توجه عمومی طراحی شده‌‌اند.

آنچه مسلم است این است که شی و دیگر رهبران چین تصور می‌‌کنند که چین برای رفتار تهاجمی خود، با توجه به اینکه دیگران بیش از حد به صادرات آن یا دسترسی به بازارش وابسته هستند، هزینه کمی خواهد پرداخت. تا حال این فرض به اثبات رسیده است. با این حال، درگیری بین ایالات متحده و چین دیگر یک احتمال دور به نظر نمی‌رسد. در همین حال، با تشدید بحران در روابط واشنگتن با مسکو و پکن، روسیه و چین نزدیک‌‌تر می‌‌شوند. آنها با یک سیستم بین المللی تحت رهبری ایالات متحده دشمنی مشترک دارند؛ سیستمی که برای نظام‌های سیاسی آنها در داخل و جاه‌طلبی‌های خارجی‌شان ناسازگار است. آنها به‌طور فزاینده‌ای مایلند به اعتراضات خود عمل کنند و این کار را به‌صورت متوالی انجام می‌دهند. بر خلاف ۴۰ یا ۵۰سال پیش، این ایالات متحده است که اکنون خود را موجود عجیبی در رابطه با دیپلماسی مثلثی می‌بیند.

مراقب شکاف باشید

با تیره شدن تصویر ژئوپلیتیک در میان قدرت‌های بزرگ، شکافی بین چالش‌های جهانی و ابزارهای مقابله با آنها باز شده است. بهداشت جهانی را در نظر بگیرید. همه‌گیری کووید محدودیت‌های سازمان بهداشت جهانی و عدم تمایل یا ناتوانی حتی کشورهای ثروتمند و توسعه‌یافته را برای پاسخ به بحرانی که آنها دلایل زیادی برای پیش‌بینی آن داشتند، آشکار کرد. حدود ۱۵ تا ۱۸میلیون نفر در سراسر جهان تاکنون در نتیجه این بیماری جان خود را از دست داده‌اند که میلیون‌ها نفر از آنها در حقیقت به شکلی غیرضروری تلف شدند. تقریبا سه سال پس از شروع همه‌‌گیری، امتناع چین از همکاری با یک تحقیق مستقل به این معنی است که جهان هنوز نمی‌‌داند منشأ ویروس کجاست و در ابتدا چگونه گسترش یافته است و همین مساله، جلوگیری از شیوع بعدی را دشوارتر می‌‌کند و این البته نمونه‌‌ای بارز از ناکارآمدی‌های قدیمی ژئوپلیتیک آشنا را به‌دست می‌دهد که با مشکلات جدیدی آمیخته شده است.

در میان دیگر چالش‌‌های جهانی، تغییرات اقلیمی مسلما بیشترین توجه بین‌‌المللی را به خود جلب کرده است، و به درستی هم چنین است. تا زمانی که جهان در این دهه پیشرفت سریعی در کاهش انتشار گازهای گلخانه‌‌ای نداشته باشد، حفظ و حفاظت از حیات آن‌گونه که می‌‌شناسیم و می‌دانیم، در این سیاره بسیار دشوارتر خواهد شد. اما تلاش‌های دیپلماتیک کم است و هیچ نشانه‌ای از بهبود نشان نمی‌دهد. آحاد کشورها اهداف اقلیمی خود را تعیین می‌‌کنند و هیچ هزینه‌‌ای برای نرسیدن به این اهداف تا نصفه و نیمه رسیدن تعیین نشده است. ایجاد رشد اقتصادی پس از همه‌‌گیری و گرفتار شدن در عرضه انرژی - نگرانی‌‌ای که با جنگ در اوکراین و اختلالاتی که در بخش انرژی ایجاد شده، تشدید یافته است - تمرکز کشورها را بر امنیت انرژی به بهای ملاحظات آب و هوایی افزایش داده است.

یک‌بار دیگر، یک نگرانی سنتی ژئوپلیتیک با یک مشکل جدید برخورد کرده است و مبارزه با هر یک را دشوارتر می‌کند. وقتی صحبت از اشاعه هسته‌ای می‌شود، واقعیت پیچیده‌تر است. برخی از محققان پیش‌بینی کرده‌اند که ده‌ها کشور تا کنون سلاح‌های هسته‌ای ساخته‌اند. در واقع، تنها ۹ کشور برنامه‌های تمام‌عیاری را در همین رابطه توسعه داده‌اند. بسیاری از کشورهای پیشرفته صنعتی که می‌توانند تسلیحات هسته‌ای تولید کنند، ترجیح داده‌اند این کار را نکنند. از زمانی که ایالات متحده در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم چنین کرد، هیچ‌کس از سلاح هسته‌ای استفاده نکرده و هیچ گروه تروریستی هم به آن دسترسی پیدا نکرده است.

اما ظواهر می‌تواند فریبنده باشد: در غیاب اشاعه، سلاح‌های هسته‌ای ارزش جدیدی پیدا کرده‌اند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین از سلاح‌های هسته‌ای شوروی که در قلمرو آن باقی مانده بود، دست کشید. از آن زمان تاکنون، دو بار توسط روسیه مورد تهاجم قرار گرفته است؛ نتیجه‌ای که ممکن است دیگران را متقاعد کند که دست کشیدن از سلاح‌های هسته‌ای امنیت یک کشور را کاهش یا در معرض خطر قرار می‌دهد. رژیم‌‌های عراق و لیبی پس از کنار گذاشتن برنامه‌های تسلیحات هسته‌‌ای خود سرنگون شدند؛ امری که می‌‌توانست رهبران دیگر کشورها را در انجام این کار مردد کند یا آنها را تشویق کند که مزایای توسعه یا دستیابی به قابلیت‌‌های هسته‌‌ای را در نظر بگیرند.

کره‌شمالی درحالی‌که به گسترش زرادخانه هسته‌‌ای خود و ابزارهای به‌کارگیری آن ادامه می‌‌دهد، امن و ایمن باقی مانده است. به نظر می‌رسد روسیه نیز به نوبه خود، جایگاه بالایی برای تسلیحات هسته‌ای در موضع دفاعی‌اش اختصاص داده است. تصمیم ایالات متحده برای رد دخالت مستقیم نظامی در اوکراین به‌دلیل ترس از اینکه اعزام نیرو یا ایجاد منطقه پرواز ممنوع می‌تواند منجر به جنگ جهانی سوم هسته‌ای شود، از سوی چین و دیگران به‌عنوان مدرکی تلقی خواهد شد که نشان می‌دهد داشتن یک زرادخانه هسته‌ای قابل توجه می‌تواند واشنگتن را بازدارد یا حداقل ازین کشور را با خویشتن‌داری بیشتری وادار به اقدام کند. در صورتی که در خاورمیانه کشوری بتواند به این تسلیحات دست یابد، ممکن است این منطقه که کم‌ثبات‌ترین منطقه در جهان است در آستانه دوران خطرناک تری قرار گیرد.

مشکل در داخل

همان‌طور که مشکلات جدید و قدیمی با هم برخورد می‌کنند و نظم تحت رهبری ایالات متحده را به چالش می‌کشند، شاید نگران‌کننده‌ترین تغییرات در داخل خود ایالات متحده رخ دهد. این کشور نقاط قوت بسیاری دارد. اما برخی از مزایایش - حاکمیت قانون، انتقال منظم قدرت، توانایی جذب و حفظ مهاجران با استعداد در مقیاس بزرگ، تحرک اجتماعی و اقتصادی - اکنون نسبت به گذشته قطعیت کمتری دارد و مشکلاتی مانند خشونت با اسلحه، جرم و جنایت در مناطق شهری، سوء‌مصرف مواد مخدر و مهاجرت غیرقانونی بارزتر شده است. علاوه بر این، شکاف‌های سیاسی هم این کشور را عقب نگه داشته است. امتناع گسترده جمهوری‌خواهان از پذیرش نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰، که منجر به حمله به ساختمان کنگره در ۶ژانویه۲۰۲۱ شد، احتمال ظهور «مشکلاتی» از نوع ایرلند شمالی اما با نسخه آمریکایی را نشان می‌دهد.

خشونت محلی با انگیزه‌های سیاسی ممکن است در ایالات متحده امری عادی شود. تصمیمات اخیر دیوان عالی و واکنش‌های متفاوت داخلی به آنها، تصور و برداشت از «ایالات متفرقه آمریکا» را تقویت کرده است. در نتیجه، مدل سیاسی آمریکا جذابیت کمتری پیدا کرده و عقب‌‌نشینی دموکراتیک در ایالات متحده به عقب‌‌نشینی در جاهای دیگر هم کمک کرده است. آنچه وضعیت را بدتر می‌کند سوءمدیریت اقتصادی ایالات متحده است که منجر به بحران مالی جهانی در سال۲۰۰۸ شد و اقدامات اشتباه اخیر باعث افزایش سرسام‌‌آور تورم می‌شود و به شهرت و اعتبار این کشور لطمه می‌‌زند. شاید نگران‌کننده‌ترین مساله، از بین رفتن ایمان به ثبات اساسی واشنگتن باشد.

بدون اجماع بین آمریکایی‌ها درباره نقش مناسب کشورشان در جهان، نوسانات وحشتناکی در سیاست خارجی ایالات متحده - از نفوذ فاجعه‌بار دولت جورج بوش در عراق، تا ضعف موکد دولت اوباما در خاورمیانه و جاهای دیگر و تا بی‌‌کفایتی و معامله‌‌گرایی دولت ترامپ، که بسیاری را به شک انداخت که آیا تعهدات قبلی یا ثابت دیگر در واشنگتن اهمیت دارد یا خیر - رخ داده است. دولت بایدن کارهای زیادی برای اولویت دادن به ائتلاف‌‌ها و مشارکت‌‌ها انجام داده است، اما در برخی مواقع تردیدها را درباره استواری و شایستگی آمریکا، به‌‌ویژه در جریان خروج هرج‌‌ومرج وار نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال گذشته، تقویت کرده است. این واقعیت که نمی‌توان پیش‌بینی کرد که چه‌کسی در آینده دفتر بیضی شکل را اشغال خواهد کرد، چیز جدیدی نیست.

چیزی که جدید است این است که نمی‌توان درباره این مساله زیاد به حدس وگمان پرداخت که این شخص چگونه به رابطه ایالات متحده با جهان رسیدگی خواهد کرد. نتیجه این است که متحدان و شرکای ایالات متحده به‌طور فزاینده‌ای چاره ای ندارند جز اینکه اتکای مستمر به واشنگتن را در مقابل گزینه‌های دیگر، مانند خودکفایی بیشتر یا احترام به همسایگان قدرتمند، بسنجند. یک خطر دیگر این است که توانایی واشنگتن برای بازدارندگی رقبا کاهش می‌یابد؛ زیرا دشمنانش ایالات متحده را بسیار متفرق و نامنسجم دیده یا می‌بینند که این کشور تمایلی به اقدام ندارد.

یک ایده بزرگ؟

در مواجهه با هیاهوهای ژئوپلیتیک و چالش‌‌های جهانی که به نظر می‌‌رسد مشخصه این دهه است، هیچ دکترین یا ساختار فراگیری برای سیاست خارجی آمریکا نمی‌‌تواند نقشی را ایفا کند که «مهار» طی دوران جنگ سرد ایفا کرد، زمانی که این مفهوم از میزان مناسبی از وضوح و اجماع برخوردار بود. چنین ساختارهایی برای هدایت سیاستگذاران، توضیح سیاست‌‌ها به مردم، اطمینان بخشی به متحدان و علامت دادن به دشمنان مفید هستند. اما دنیای معاصر به کار چنین چارچوب ساده‌ای نمی‌آید: امروزه، چالش‌های بسیار زیادی از انواع مختلف وجود دارد که در یک ساختار واحد قرار نمی‌گیرند. واقعیت این است که دیگر نمی‌توان از نظم جهانی به‌عنوان یک پدیده واحد صحبت کرد: نظم ژئوپلیتیک سنتی‌ای وجود دارد که منعکس‌کننده توازن قدرت و میزان اشتراک هنجارها است و چیزی وجود دارد که می‌توان آن را «نظم جهانی شدن» نامید که منعکس‌کننده وسعت و عمق تلاش مشترک برای رویارویی با چالش‌هایی مانند تغییرات آب و هوا و بیماری‌های همه‌گیر است. نظم جهانی (یا فقدان آن) به‌طور فزاینده‌ای مجموع این دو است.

این به آن معنا نیست که ایالات متحده باید به سادگی از آن دفاع کند و هر موضوع سیاست خارجی را به‌صورت جداگانه یا در انزوا بررسی کند. اما به جای یک ایده بزرگِ واحد، واشنگتن باید از تعدادی اصول و شیوه‌ها برای هدایت سیاست خارجی خود استفاده کند و خطر ایجاد فاجعه در دهه آینده را کاهش دهد. این تغییر به یک سیاست خارجی‌ای تبدیل می‌شود که عمدتا مبتنی بر ائتلاف برای جلوگیری از تجاوز روسیه و چین و مشارکت انتخابی همفکران برای رسیدگی به چالش‌های جهانی است که ایالات متحده نمی‌تواند به تنهایی از آنها چشم‌پوشی کند یا از عهده آنها برآید. علاوه بر این، ترویج دموکراسی در داخل به جای خارج باید در کانون توجه ایالات متحده باشد؛ زیرا در صورت شکست تلاش، چیزهای بیشتری برای ساختن و از دست دادن بیشتر وجود دارد.

بزرگ‌ترین تهدید فوری برای نظم جهانی از تجاوز روسیه به اوکراین نشأت می‌گیرد. مدیریت صحیح جنگ مستلزم تعادلی ظریف است، تعادلی که عزم را با واقع‌گرایی در هم می‌آمیزد. غرب باید حمایت نظامی و اقتصادی گسترده‌‌ای از اوکراین به عمل آورد تا از ادامه حیات این کشور به‌عنوان یک کشور مستقل اطمینان حاصل کند و مانع از کنترل روسیه بر سرزمین‌‌هایی بیشتر از آنچه هم اکنون در اختیار دارد شود، اما غرب نیز باید بپذیرد که نیروی نظامی به تنهایی نمی‌‌تواند به اشغال روسیه پایان دهد. این نتیجه مستلزم تغییر سیاسی در مسکو و ورود رهبری است که مایل به کاهش یا پایان دادن به حضور روسیه در اوکراین در ازای لغو تحریم‌ها باشد. پوتین هرگز چنین توافقی را نخواهد پذیرفت. واشنگتن و شرکای آن برای ارائه یک مصالحه ارزشمند برای رژیم آینده فرضی در مسکو، باید تحریم‌‌های شدیدتری را بر تمام صادرات انرژی روسیه وضع کنند؛ مهم‌تر از همه، ممنوعیت صادرات گاز طبیعی به اروپا.

درباره چین، ایالات متحده نیز به تقویت پایه‌های نظم منطقه‌ای نیاز دارد. این به معنای اولویت دادن به اتحاد این کشور با ژاپن، گروه کواد (استرالیا، هند، ژاپن، و ایالات متحده) و گروه آکوس (استرالیا، بریتانیا و ایالات متحده) است. ایالات متحده با استفاده از درس‌‌هایی که از تماشای رقص ناخوشایند اروپا با روسیه به دست آمده است، باید وابستگی متقابل خود به چین را کاهش دهد که در بسیاری از موارد، بسیار شبیه به وابستگی به چین است. این به معنای کاهش روابط اقتصادی است؛ به‌طوری‌که واردات از چین و صادرات به آن برای سلامت اقتصادی ایالات متحده و شرکای آن ضرورت کمتری داشته باشد که در صورت امکان، ایستادگی در برابر چین یا حتی تحریم آن را آسان‌تر می‌کند؛ البته اگر نیاز شود. ایالات متحده و سایر کشورهای غربی باید انعطاف‌‌پذیری زنجیره‌های تامین در مواد حیاتی را از طریق ترکیبی از تنوع و افزونگی، ذخیره‌‌سازی، ترتیبات ادغام و در صورت لزوم افزایش تولید داخلی تقویت کنند. این «جداسازی» اقتصادی نیست، بلکه بیشتر «فاصله»‌گذاری اقتصادی است.

اگر چین علیه تایوان دست به اقدامی بزند، واشنگتن و شرکای آن نیز باید با قاطعیت پاسخ دهند. اجازه دادن به چین برای تصرف این جزیره عواقب عظیمی در پی خواهد داشت: تمام متحدان و شرکای آمریکا وابستگی امنیتی خود به ایالات متحده را مورد تجدید نظر قرار می‌دهند و یا مماشات با چین یا نوعی خودمختاری استراتژیک را انتخاب می‌کند که احتمالا مستلزم دستیابی به سلاح هسته‌ای است. درگیری بر سر تایوان همچنین به‌دلیل نقش مسلط تایوان در تولید نیمه هادی‌های پیشرفته، به یک شوک اقتصادی عمیق جهانی منجر می‌شود. جلوگیری از چنین سناریویی - یا در صورت لزوم، دفاع در برابر حمله چین - واشنگتن را ملزم می‌دارد که موضعی شفاف و راهبردی درباره تایوان اتخاذ کند و شکی باقی نگذارد که ایالات متحده برای حفاظت از این جزیره مداخله نظامی خواهد کرد و ابزارهای اقتصادی و امنیتی را برای پشتیبانی از این تعهد به‌کار خواهد گرفت. مشارکت بین‌المللی بیشتر مورد نیاز خواهد بود که حداقل مستلزم هماهنگی یک بسته تحریمی قوی با متحدان اروپایی و آسیایی است.

منبع: فرارو

کلیدواژه: ریچارد هاس توفان جهانی رهبری ایالات متحده سلاح های هسته ای ایالات متحده ایالات متحده قدرت های بزرگ سیاست خارجی بین المللی شرکای آن قابل توجه نظم جهانی جنگ جهانی خواهد شد پیش بینی جنگ سرد دهه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۵۹۹۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آخرین تحولات اوکراین | آغاز مذاکرات کی‌یف با آمریکا برای بومی سازی تولید پدافند هوایی

به گزارش گروه بین الملل ایسکانیوز، جان کربی، هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی در شورای امنیت ملی کاخ سفید، شب گذشته در جمع خبرنگاران اعتراف کرد که وضعیت در اوکراین در حال حاضر به نفع کی‌یف نیست. وی گفت: «درگیری نظامی در منطقه دونباس و سایر مناطق به نفع اوکراینی‌ها توسعه پیدا نکرده و این وضعیت باعث نگرانی جدی شده است.»

بیشتر بخوانید: آخرین تحولات اوکراین | درخواست کی‌یف از اتحادیه اروپا بعد از کمک آمریکا

شب گذشته، سنای ایالات متحده لوایحی را برای کمک به اوکراین و اسرائیل تصویب کرد. ۷۹ نفر به این سند رای مثبت داده و ۱۸ نفر با آن مخالفت کردند. پس از تصویب در سنا، این بسته کمکی برای امضا به کاخ سفید فرستاده می‌شود و جو بایدن قول داده که آن را روز چهارشنبه، ۲۴ آوریل امضا کند.

ژنرال پاتریک رایدر، سخنگوی وزارت دفاع ایالات متحده نیز وعده داده که بسته کمکی به اوکراین باید "فوری‌ترین نیازهای ارتش این کشور" را پوشش دهد.

این در حالی است که پروفسور "جان میرشایمر" کارشناس مسائل سیاسی آمریکایی و استاد دانشگاه شیکاگو، معتقد است که بسته کمکی جدید فایده‌ای برای کی‌یف نخواهد داشت و از بین بردن تسلیحات جدید ارسالی برای ارتش روسیه دشوار نخواهد بود. به گفته او، نیروهای مسلح اوکراین به شدت در برابر هواپیماهای روسی آسیب پذیر هستند، هواپیماهایی که قادر به انجام ماموریت‌های جنگی از فاصله بسیار دور و خارج از دسترس سیستم های دفاع هوایی هستند که احتمالاً کی‌یف از واشنگتن دریافت می‌کند.

سرهنگ بازنشسته ارتش ایالات متحده، آرل راسموسن نیز گفت که شرکت‌های دفاعی آمریکایی یکی از معدود کسانی هستند که واقعاً از تخصیص کمک ‌های نظامی واشنگتن به کی‌یف سود خواهند برد.

در ادامه می‌توانید تحولات مربوط به هفتصد و نود و یکمین روز جنگ اوکراین را دنبال بفرمایید:

بایدن امروز بسته لوایح کمک به اوکراین را امضا خواهد کرد

طبق اطلاعات منتشره در در وب سایت کاخ سفید، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده روز چهارشنبه، ۲۴ آوریل، بسته‌ای از لوایح مربوط به کمک نظامی به اوکراین و اسرائیل که توسط کنگره تصویب شده، را امضا خواهد کرد.

در بیانیه بایدن آمده است: «کنگره قانونی را تصویب کرد تا امنیت ملی ما را تقویت کند و این پیام را درباره قدرت رهبری آمریکا به جهان ارسال کند: ما قاطعانه برای دموکراسی و آزادی، در برابر استبداد و ظلم ایستاده‌ایم. من این لایحه را امضا می‌کنم و به محض اینکه فردا به میز من برسد، به مردم آمریکا خواهم گفت که ما ارسال سلاح و تجهیزات به اوکراین را در همین هفته آغاز می‌کنیم.»

به گفته رهبر آمریکا، کمک به اوکراین، اسرائیل و شرکای ایالات متحده که "به دنبال امنیت و ثبات در منطقه هند و اقیانوس آرام" هستند، یک موضوع فوری و دارای اولویت است.

زلنسکی از سنا برای تصویب لایحه کمک به اوکراین تشکر کرد

ولادیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین از تصویب لایحه کمک به اوکراین از سنای آمریکا تشکر کرد. وی صبح امروز این موضوع را در کانال تلگرامی خود بیان کرده و نوشت: من از چاک شومر، رهبر اکثریت و میچ مک‌کانل، رهبر جمهوری خواه، به خاطر رهبری قدرتمندشان در پیشبرد این قانون دو حزبی، و از همه سناتورهای آمریکایی از هر دو حزب که رای دادند، تشکر می‌کنم.

زلنسکی همچنین تاکید کرد که این تصمیم "نقش آمریکا را به عنوان چراغی برای دموکراسی و رهبر جهان آزاد تقویت می‌کند." او همچنین با اشاره به نقش آمریکایی‌هایی که از نیروهای مسلح اوکراین حمایت می‌کنند، از جو بایدن برای کمک‌هایش در تخصیص بودجه و تسلیحات تشکر کرده و گفت: «توانایی‌های دوربرد، توپخانه و پدافند هوایی اوکراین ابزار بسیار مهمی برای احیای سریع صلح عادلانه هستند.»

وعده آمریکا برای پوشش نیازهای فوری اوکراین در بسته کمکی جدید

سرگرد پاتریک رایدر، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا تاکید کرد که بسته کمکی جدید و امیدوارکننده برای اوکراین باید "فوری ترین نیازهای" ارتش این کشور را پوشش دهد. رایدر در جریان نشست خبری شب گذشته خود گفت: «این بسته کمک نظامی بر اساس فوری ترین نیازهای نیروهای مسلح اوکراین خواهد بود.»

او تاکید کرد که محتویات و زمان بسته کمکی تا زمانی که اسناد مربوطه توسط سنا و جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا تایید نشود، اعلام نخواهد شد. با این وجود، اعتراف کرد که ایالات متحده مقدار مشخصی تجهیزات و مهمات دفاع هوایی را به اوکراین منتقل خواهد کرد.

آماده سازی بسته کمک نظامی جدید یک میلیارد دلاری برای اوکراین

خبرگزاری رویترز به نقل از دو مقام آمریکایی گزارش داد که وزارت دفاع ایالات متحده در حال آماده سازی بسته جدیدی از کمک های نظامی برای اوکراین است.

طبق این اطلاعات، اقدامات پشتیبانی جدید شامل وسایل نقلیه زرهی، سامانه های موشکی زمین به هوای استینگر، مهمات اضافی برای سامانه های موشکی توپخانه با تحرک بالا و گلوله‌های توپ ۱۵۵ میلی متری است. همچنین مهمات ضد تانک TOW و مجموعه Javelin به کی‌یف منتقل می شود. این بسته کمکی از لایحه کمک برای اوکراین و اسرائیل تامین می‌شود.

کره شمالی: کمک غرب به اوکراین برای توقف ارتش روسیه کافی نیست

به گزارش خبرگزاری مرکزی کره (KCNA)، ایم چونگ ایل، معاون وزیر امور خارجه کره شمالی در امور روسیه معتقد است، کمک‌های نظامی که ایالات متحده به اوکراین می‌فرستد نمی تواند پیشروی ارتش روسیه را به تاخیر بیندازد، زیرا روسیه برای حاکمیت و امنیت خود می‌جنگد.

معاون وزیر تأکید کرد که «میدان جنگ اوکراین مدت‌هاست که به گورستانی برای سلاح‌های مختلف تبدیل شده که آمریکا و ناتو به آنها افتخار می‌کردند». به گفته این مقام کره شمالی، منافع آمریکا در این درگیری کاملاً آشکار است، "حداقل یک سوم حمایت مالی ایالات متحده به مبلغ بیش از ۶۰ میلیارد دلار" نه برای کمک به اوکراینی‌ها، بلکه برای تکمیل انبارهای تسلیحات و مهمات ارتش آمریکا صرف می‌شود. در واقع "از طریق درگیری، دولت آمریکا "منافع نحصر به فرد نظامی خود را برآورده می‌کند."

وزارت خارجه کره شمالی: زلنسکی ستاره فیلمنامه نوشته شده توسط آمریکاست

معاون وزیر امور خارجه کره شمالی همچنین یادآور شد که ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، رهبر واقعی کشور خود نیست، بلکه قهرمان و ستاره فیلمی است که سناریوی آن در ایالات متحده نوشته شده است.

ایم چونگ ایل زلنسکی را «دن کیشوت قرن بیست و یکم» خواند، زیرا رئیس‌جمهور اوکراین «اصلاً دشمن را نمی‌شناسد». به گفته او، کمک‌های مالی به عنوان یک ماده روان گردان، به آرام کردن ترس‌های زلنسکی کمک می کند، اما متحدان غربی به دنبال حمایت واقعی از اوکراین نیستند.

چهار مزدور برزیلی در اوکراین کشته یا مفقود شدند

سخنگوی وزارت امور خارجه برزیل اعلام کرد که چهار شهروند برزیلی که به عنوان مزدور ارتش اوکراین به اوکراین سفر کرده بودند، مفقود یا کشته شده‌اند. به گفته او، وزارت خارجه از طریق سفارت برزیل در کی‌یف از مرگ یا ناپدید شدن چهار برزیلی شرکت کننده در درگیری روسیه و اوکراین مطلع شده است.

این دیپلمات برزیلی همچنین تاکید کرد که دولت این کشور نمی تواند به طور دقیق تعداد برزیلی‌هایی که به اوکراین رفته اند نام برد، ولی گفته شده که این داوطلبان برزیلی کمتر از سه ماه در جبهه حضور داشتند.

پیش از این، مشخص شد که تعدادی مزدور نظامی کلمبیایی به امید بدست آوردن پول کلان در کنار نیروهای مسلح اوکراین می جنگند، اما خانواده‌های آنها حتی نمی توانند اجساد عزیزان خود را پس بگیرند.

وزیر خارجه سوئیس: مشارکت روسیه برای حل مناقشه در اوکراین ضروری است

ایگنازیو کاسیس، وزیر امور خارجه سوئیس بعد از دیدار با همتای اتریشی خود الکساندر شالنبرگ، تاکید کرد که روند صلح در اوکراین بدون مشارکت روسیه در گفتگوهای مربوطه، غیرممکن است. وی در پاسخ به سوالی درباره مشارکت روسیه در مذاکرات تاکید کرد: روسیه باید بپیوندد.

به گفته وی، کنفرانس صلح در سوئیس می تواند به محلی برای روند صلح برای حل مناقشه اوکراین تبدیل شود. او افزود: "هدف کنفرانس آغاز روند صلح خواهد بود. البته هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، اما جایگزین این است که هیچ کاری انجام ندهیم.»

کاسیس همچنین از اظهار نظر در مورد اظهارات سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در مورد از دست دادن بی طرفی سوئیس خودداری کرد. او در عین حال تاکید کرد که این کشور سلاح و نیرو به اوکراین نمی‌فرستد.

آغاز مذاکرات کی‌یف با آمریکا برای بومی سازی تولید پدافند هوایی

اوکسانا مارکارووا، سفیر اوکراین در واشنگتن شب گذشته در مصاحبه‌ای اعلام کرد که در حال حاضر مذاکراتی با ایالات متحده برای انتقال احتمالی سیستم دفاع هوایی پاتریوت آمریکایی به اوکراین در جریان است.وی یادآور شد که چنین وظیفه‌ای از سوی ولادیمیر زلنسکی رئیس جمهور و الکساندر سیرسکی، وزیر دفاع اوکراین تعیین شده است.

به گفته وی مذاکرات "به طور قابل توجهی از زمان آخرین سفر جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده" در جریان بوده است.

سفیر اوکراین افزود: «این کاملا واقعی است. شرکت‌های زیادی وجود دارد، من در مورد پاتریوت صحبت نمی‌کنم، بلکه بحث بر سر تجهیزات دیگری است که قبلا ساخت و ساز یا پروژه‌های مشترک با شرکت های اوکراینی در داخل کشور آغاز کرده‌اند. ما فعالانه تلاش خواهیم کرد تا اطمینان حاصل کنیم که این برای همه قابلیت‌ها، از جمله موارد پیچیده مانند پاتریوت، اعمال می‌شود.»

اعتراف سفیر اوکراین به مشکل یافتن سلاح در ایالات متحده

اوکسانا مارکارووا، سفیر اوکراین در ایالات متحده در مصاحبه با یک نشریه اوکراینی اعتراف کرد که بسته کمکی جدید واشنگتن برای کی‌یف هنوز مملو از انواع سلاح نیست. وی ابراز امیدواری کرد که تصویب قانون مربوطه روند جستجو برای سلاح و تجهیزات نظامی در ایالات متحده را تسریع خواهد کرد.

این دیپلمات گفت: «آیا این بدان معناست که تجهیزات کافی برای کل ۲۳ میلیارد دلار برای انتقال آن در حال حاضر وجود دارد؟ متاسفانه خیر. ما در اسرع وقت به دنبال آنها هستیم. ایالات متحده نه تنها به دنبال یافتن سلاح است، بلکه هر ماه گروهی برای این منظور گرد هم جمع می‌شوند.»

او همچنین گفت که ایالات متحده همچنان باید تسلیحات و تجهیزاتی به ارزش ۴ میلیارد دلار از آخرین بسته کمکی به اوکراین بدهد.

تحریم های جدید آمریکا علیه بخش انرژی روسیه

جفری پیات، معاون وزیر انرژی آمریکا در جریان کنفرانس امنیت انرژی در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی (CSIS) در واشنگتن، اعلام کرد که ایالات متحده به اعمال تحریم‌ها علیه بخش انرژی روسیه و زیرساخت های مرتبط ادامه خواهد داد.

او گفت: ما همچنان به سفت کردن پیچ‌ها و اعمال تحریم‌ها علیه طیف گسترده شرکت‌های درگیر در توسعه پروژه‌های کلیدی انرژی و همچنین طرحهای انرژی آینده و زیرساختارهای مرتبط ادامه خواهیم داد.

پایت افزود که اقدامات تحریمی برای ارائه‌دهندگان خدمات و شرکت‌هایی که در تهیه مواد و فن‌آوری‌ها برای پروژه‌های انرژی آینده در روسیه مشارکت دارند، هدف قرار خواهد گرفت.

سفیر روسیه: آمریکا از پنهان کردن هدف واقعی تحریم‌ها دست برداشته است

آناتولی آنتونوف، سفیر روسیه در ایالات متحده در تفسیر این مسئله، ابراز عقیده کرد که اعمال محدودیت‌ها علیه روسیه برخوردی دوگانه است و مقامات آمریکایی از پنهان کردن اهداف واقعی آن دست برداشته اند.

آنتونوف گفت: ما در مورد هیچ آرزوی افسانه‌ای برای حل مناقشه در اوکراین صحبت نمی‌کنیم، بلکه درباره جاه طلبی‌های پیش پا افتاده فرصت طلبانه و غارتگرانه صحبت می کنیم. یک سناریوی پیش پا افتاده وجود دارد: اگر آمریکایی‌ها نتوانند رقابت عادلانه اقتصادی را تحمل کنند، از تحریم استفاده می‌شود.

وی به رویکرد دولت آمریکا در قبال امنیت انرژی اشاره کرد و گفت که واشنگتن خواهان "تسلط بر بازارها" و همچنین "وابستگی کامل" متحدان خود و "توقف هرگونه رقابت" است.

بورل: مکانیسم مصادره دارایی‌های روسیه می تواند سالانه ۳ میلیارد یورو درآمد داشته باشد

جوزپ بورل، مسئول اصلی اتحادیه اروپا در امور خارجی و سیاست امنیتی اعلام کرد که اروپا هدف خود را استفاده از سود حاصل از دارایی‌های مسدود شده روسیه برای حمایت از اوکراین تعیین کرده است. وی گفت: «ابتدا، قوانینی را برای سپرده‌گذاران مرکزی اوراق بهادار که این درآمدها را تولید می‌کنند، معرفی کرده‌ایم تا آنها را از راه دور نگه داریم، آن‌ها را شناسایی کرده و به طور جداگانه برای آنها حسابداری کنیم.»

به گفته بورل، این درآمدها اکنون در حساب هایی جداگانه قرار دارند و این مکانیسم باید سالانه ۳ میلیارد یورو درآمد داشته باشد. او همچنین تاکید کرد که اروپا اطمینان حقوقی را افزایش داده که درآمد حاصل از دارایی‌ها «به روسیه تعلق ندارد، زیرا آنها مستقل نیستند». ما باید بین خود دارایی ها و درآمد حاصل از آنها تمایز قائل شویم. من در مورد درآمد حاصله از دارایی روسیه صحبت می‌کنم.

در ماه مارس، او پیشنهاد کرد که اعضای اتحادیه اروپا ۹۰ درصد از سود دارایی های مسدود شده روسیه را برای کمک نظامی به کی‌یف اختصاص دهند. بورل توضیح داد که این بخش از طریق صندوق صلح اروپا و ۱۰ درصد باقی مانده از طریق بودجه اتحادیه اروپا تخصیص خواهد یافت. این اقدام سپس توسط کمیسیون اروپا تایید شد. با این حال، یک روز بعد اجلاس سران اتحادیه اروپا تصمیمات عملی در این باره را تصویب نکرد.

استولتنبرگ: ناتو نمی تواند از پرداخت هزینه برای حمایت از اوکراین اجتناب ورزد

ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو روز گذشته در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با ریشی سوناک، نخست وزیر بریتانیا در ورشو، تاکید کرد که کشورهای ناتو نمی توانند از هزینه های تامین تسلیحاتی برای اوکراین اجتناب کنند. به گفته او، این بهای همسایه بودن روسیه است و ما باید بهای پیروزی اوکراین را بپردازیم.

استولتنبرگ افزود که اتحاد نمی‌تواند از این هزینه‌ها جلوگیری کند و گران‌ترین جایگزین آن است که «به ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه اجازه داده شود که پیروز شود».

او ابراز امیدواری کرد که جنگنده‌های F-۱۶ که قرار است این ائتلاف به کی‌یف منتقل کند، دفاع هوایی اوکراین را تقویت کند. دبیرکل ناتو در مورد روابط با روسیه نیز مدعی شد که ناتو به دنبال درگیری نیست، بلکه از شهروندان خود محافظت خواهد کرد.

مخالفت کابینه یونان با انتقال سامانه دفاع هوایی به کی‌یف

پاولوس ماریناکیس، سخنگوی کابینه وزیران یونان اعلام کرد که مقامات آتن آمادگی انتقال سیستم‌های دفاع هوایی از جمله سامانه های موشکی ضد هوایی پاتریوت آمریکایی به اوکراین را ندارند، زیرا این کشور برای تضمین امنیت هوایی خود به این تجهیزات نیاز دارد.

وی گفت: من به صراحت می‌گویم که هیچ اقدامی که پتانسیل بازدارندگی کشور، پدافند هوایی کشور را به خطر بیندازد، برنخواهیم داشت. این یک پاسخ رد آشکار از سوی دولت است.»

پیش از این، نشریه انگلیسی فایننشال تایمز گزارش داده بود که اتحادیه اروپا و ناتو بر یونان و اسپانیا فشار آورده و سعی دارند آنها را مجبور به مشارکت در تامین تسلیحاتی اوکراین، به ویژه برای انتقال سیستم‌های دفاع هوایی خود به کی‌یف کنند.

انتهای پیام/

کد خبر: 1228294 برچسب‌ها اوکراین

دیگر خبرها

  • اوکراین تانکهای پیشرفته آمریکایی را از جبهه عقب می برد
  • پکن: ایالات متحده مانع توسعه چین می‌شود
  • هشدار چین به آمریکا: بین تقابل و همکاری یکی را انتخاب کنید
  • خروج نظامیان آمریکایی از نیجر؛ پیروزی استراتژیک برای روسیه
  • مسیر طلای جهانی عوض می‌شود؟
  • واکنش سفیر روسیه در آمریکا به کمک‌های جدید به اوکراین
  • آخرین تحولات اوکراین | آغاز مذاکرات کی‌یف با آمریکا برای بومی سازی تولید پدافند هوایی
  • تحولات اوکراین| کاخ سفید: روند اوضاع به نفع کی‌یف نیست
  • پولی که آمریکا برای اوکراین اختصاص داده ممکن است به کی‌یف نرسد
  • «تتر» جایگزین دلار می شود؟